قصه مربوط به جوانمردیهای پهلوانی نامدار به نام «امیرحمزه» است. حمزه در هشت سالگی پهلوان نامآوری را در میدان شهر شکست میدهد. آنگاه با دوست وفادارش- نسیم- به مکتبخانه میروند و درآنجا دوست امیرحمزه- نسیم- معلم را به ستوه به میآورد. امیرحمزه به تدریج بزرگ میشود و نسیم برای یافتن اسبی تنومند که بتواند او را سواری دهد به سرزمینی دور میرود و عاقبت پس از ماجراهایی اسب مناسبی پیدا میکند. یکی از کارهای امیرحمزه صاحبقران پس گرفتن مالیات مکه از دست گروهی راهزن است.
قصههای امیرحمزه آنقدر شیرین است که هر کسی دو صفحه از آن را بخواند کتاب را به زمین نمیگذارد مگر آنکه تا آخر آن را بخواند.

خرید شارژ و خدمات
خریدشارژ،قبض و اینترنت

خرید با تخفیف
تخفیف ویژه

ارسال به موقع
حداکثر ۷۲ ساعت پس از خرید

دیدگاه خود را بنویسید